لیموزیک | دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ

مي‌شد اصلاً تيغ باشد، تيز و برّان بوده باشد

شب به مسجد رفته باشد دل پريشان بوده باشد

شايد اصلاً تا سحر مانوس قرآن بوده باشد

"فتنه شايد روزگاري اهل ايمان بوده باشد

آه اين ابليس شايد روزي انسان بوده باشد"

گاه مي آيد کنارت مي نشيند در دبستان

گاه مي‌افتد به دنبالت خرامان و خرامان

گاه شايد نوش شايد نيش شايد آب يا نان

"فتنه شايد در لباس ميش، گرگي تيزدندان

در لباسي تازه شايد فتنه چوپان بوده باشد"

هم در او آرامش است و نيست با او اضطرابي

هم به آساني مي آيد نيست با او پيچ و تابي

شک ندارم گرچه دارد هر سوالي را جوابي

"فتنه شايد کنج پستوي کسي لاي کتابي

فتنه لازم نيست حتما در خيابان بوده باشد"

فتنه شايد نغمه‌اي زيباست با راز و رموزي

گاه دارد ساز خوبي گاه دارد خوب سوزي

ربّنا خوانده است گاهي کرده گاه آتش فروزي

"فتنه شايد در صف صفين مي جنگيده روزي

فتنه شايد در زمان شاه زندان بوده باشد"

فتنه در عين صداقت ساده و بي‌لايه بوده

در لباس فقر مي‌خوابيده بي‌سرمايه بوده

در عباي حوزه مومن بوده بي آرايه بوده

"فتنه شايد با امام از کودکي همسايه بوده

يا که در طيّاره ي پاريس تهران بوده باشد"

فتنه شايد اينکه پر وا کرده هر شب در هوايت

شايد اينکه پاي خود را مي گذارد جاي پايت

شايد اين شعري است که من مي نويسم در قفايت

"فتنه شايد اينکه دارد شعر مي خواند برايت

وامصيبت فتنه شايد از رفيقان بوده باشد"

فتنه شايد درد ديده کرده اما بردباري

سيف الاسلام است شايد کرده دين را نيز ياري

روي منبر رفته حتي کرده با ما سوگواري

"ذرّه اي بر دامن اسلام ننشيند غباري

نامسلماني اگر همنام سلمان بوده باشد"

فتنه مي‌خواهد بگيرد در حصار خويش ما را

دست ما را با طنابي بسته با زنجير پا را

فتنه از اَغوَيتَني مي خواند اما ما خدا را

"دوره ي فتنه است آري مي‌شناسد فتنه ها را

آنکه در اين کربلا عباس دوران بوده باشد"

فتنه درمانده است از ما رفته تا وقتي معيّن

فتنه برمي گردد آري مي‌کِشد شمشير قطعاً

فرق خونين از من است و رستگاري نيز از من

"فتنه خشک و تر نمي‌داند خدايا وقت رفتن

کاشکي دستم به دامان شهيدان بوده باشد"